خیـــلی دور ... خیـــلی نزدیک

بنام خدایی که برای قلب دوست و برای اثبات دوستی اشک را آفرید...

خیـــلی دور ... خیـــلی نزدیک

بنام خدایی که برای قلب دوست و برای اثبات دوستی اشک را آفرید...

آه!





.


والـلـه کـه شهر بی تو

 مرا حبس میشود!  

آوارگـی بـه کــوه و بــیـابـانـم آرزوستـــ...   


b4t5azwqxgrigezqio.jpg



تنـــــها از دیار خود سفر کــــردم

بــــاز هم آمدی تو بر سر راهــــــم

آی عشق می کنـــی دوباره گمراهــــم

دردا من جوانـــی را به سر کـــردم

تنـــــها از دیار خود سفر کــــردم



دریــا اولین عشق مرا بــــــــــردی

دنــــــــــیا دم به دم مرا تو آزردی


دریـــــــا سرنوشتم را به یاد آور

دنـــــــیا سرگذشتم را مکن بــــــاور



من غریبی قصه پردازم

چون غریقی غرق در رازم

گم شدم در غربت دریــا

بی نشون و بی هــم آوازم

می روم شبـــــــها به ساحــــــل ها

تا بیابم خلوت دلـــ را

روی موج خسته دریـــــا 

می نویسم اوج غم هـــــــــــــا را

دیــــــری است قلب من از عاشقی سیـــــــر استـــ...


واسه زود بودن چه دیرم ...

یه بغل گلای مریم... یه غزل بوسه خسته  
یه نفس حبس تو سینه... یه گلو با بغض بسته 
واسه زود بودن چه دیرم... با غم چشمات میمیرم 
وقت رفتنت عزیزم... گریه هامو پس میگیرم  
 
یه نفر حبس تو چشمات... تا ابد گوشه زندون،  یه نفر عاشق عاشق.. عاشق صدای بارون، 
جونشو لحظه ی آخر... میسپره به دستت ارزون   
چه جوری طاقت بیارم؟ شبهای دل واپسی رو  
تو ندیدی سوختنم رو... تب تند بیکسی رو  
 یه عالم گریه نشسته... روی دیوارای خونه 
بی تو و عطرت عزیزم... چیزی از من نمی مونه 
 
یه نفر حبسه تو چشمات... تا ابد گوشه ی زندون، یه نفر عاشق عاشق... عاشق صدای بارون، 
جونشو لحظه ی آخر... می سپره به دستت ارزون
 

26kdnhtzvqslcmyzxw1s.jpg

مثل ابر بهار درکم کن


یه دفعه از چه فصلی سبز شدی 
که تو احساس من قدم بزنی 

یه خیابون شدم که گهگاهی 
یه کمی واسه من قدم بزنی 

یه خیابون شدم که خستگی ها
کز کنم توی موج دامن تو 
اگه دستم نمیرسه به خودت
مست شم  از عبور کردن تو 

مثل پس کوچه های پاییزم
ریه هام خش خشن ،پر از برگن
سن و سالی نداره رابطمون
اکثر عاشق ها جوون مرگن

اون قدر راه رفتی روی تنم
تا به راه رفتنت دچار شدم

یه خیابون خلوت عاشق
فکر کردم که لاله زار شدم

سنگ فرش هام حریص بارونن
مثل ابر بهار درکم کن

باشه روزی یه بار رد شو ازم
باشه روزی یه بار ترکم کن 

مثل پس کوچه های پاییزم
ریه هام خش خشن پر از برگن
سن و سالی نداره رابطمون
اکثر عاشق ها جوون مرگن


j28987d00ktfyf8gz8ti.jpg

 

من و خدا توی دل شبـــ...

ای که مرا خوانده ای راه را نشانم بده!

روز واقعه


____________


ببرم اسم اونایی که اسم هر دونشون عرشت و میلرزونه؟

سفر سبز


____________


یا الهی العاصین


خدایا من و مفتکی بخر امشب


مولای من آقایی کن من و به غلامی ببر


____________


دلم ب بوی تو آغشته است!

حالا تمام دلم بوی تو  را میدهد...


____________


زیبا سلام

زیبا هوای حوصله ابریست

چشمی  از عشق ببخشایم تا رود آفتاب بشوید دلتنگی مرا...


زیبا...


زیبا هنوز عشق در حول و حوش چشم تو می چرخد

از من مگیر چشم، دست مرا بگیر و کوچه های محبت را با من بگرد...

یادم بده چگونه بخوانم تا عشق  در تمامی دلها معنا شود...

یادم بده چگونه نگاهت کنم که طرّی بالایت در تندباد عشق نلرزد...


زیبا...


زیبا آنگونه عاشقم  که حرمت مجنون را احساس میکنم

آنگونه عاشقم که نیستان را یکجا هوای زمزمه دارم

آنگونه عاشقم که هر ‌نفسم شعر است



زیبا،چشم تو شعر، چشم تو شاعر است، من دزد شعرهای چشم تو هستم...


 

 زیبا...


زیبا کنار حوصله ام بنشین. بنشین مرا به شط غزل بنشان،

بنشان مرا به منظره عشق            

بنشان مرا به منظره باران

بنشان مرا به منظره رویش

من سبز میشوم...



زیبا...


زیبا ستاره های کلامت را در لحظه های ساکت عاشق بر من ببار

بر من ببار تا که برویم بهار وار...

چشم از تو بود و عشق

بچرخانم بر بال این مدار...

زیبا تمام حرف دلم این است:  

من عشق   را به نام تو آغاز کردم،

در هر کجای عشق که هستی آغاز کن مرا...


 سهراب سپهری

فایل صوتی این شعر زیبا با صدای زنده یاد خسرو شکیبایی


فال خوبـــــــ

برادرم میگفت: 

فال خوب نشون دهنده ،حاله خوبه!


اینم فال امشب من 

7 مرداد 1392




گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم

ز جام وصل می‌نوشم ز باغ عیش گل چینم


شراب تلخ صوفی سوز بنیادم بخواهد برد

لبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شیرینم


مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا روز

سخن با ماه می‌گویم پری در خواب می‌بینم


لبت شکر به مستان داد و چشمت می به میخواران

منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با اینم


چو هر خاکی که باد آورد فیضی برد از انعامت

ز حال بنده یاد آور که خدمتگار دیرینم


نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذیر افتد

تذرو طرفه من گیرم که چالاک است شاهینم


اگر باور نمی‌داری رو از صورتگر چین پرس

که مانی نسخه می‌خواهد ز نوک کلک مشکینم


وفاداری و حق گویی نه کار هر کسی باشد

غلام آصف ثانی جلال الحق و الدینم


رموز مستی و رندی ز من بشنو نه از واعظ

که با جام و قدح هر دم ندیم ماه و پروینم

قدم میزنی باهام؟

آ خدا سلام دستت درد نکنه

فقط دستت درد نکنه

همین...

کمکش نمیکنی

همین...

رهاش کردی

همین...

خسته ام میشه دستم و بگیری با هم یکم راه بریم برات درد دل کنم؟

اگه میشه این :دست من: :)


تو را آزاد می خواهم...


 آنقدر دوستت دارم که هر چه بخواهی همان را بخواهم
اگر بروی شادم اگر بمانی شادتر
تو را شاد تر می خواهم
با من یا بی من ٬بی من اما
شادتر اگر باشی
کمی
- فقط کمی -
 نا شادم
و این همان عشق است
عشق همین تفاوت است
همین تفاوت که به مویی بسته است
و چه بهتر که به موی تو بسته باشد
خواستن تو تنها یک مرز دارد
و آن نخواستن توست
و فقط یک مرز دیگر
و آن آزادی توست
تو را آزاد می خواهم...

6lcgcx4btnue95gyq10.jpg
                              

رفتار من عادی است!


رفتار من عادی است

اما نمی دانم چرا

این روزها

از دوستان و آشنایان

هر کس مرا می بیند

از دور میگوید:

این روزها انگار

حال و هوای دیگری داری

اما

من مثل هرروزم

با آن نشانی های ساده

 با همان امضا، همان نام

و با همان رفتار معمولی

مثل همیشه ساکت و آرام

این روزها تنها

حس می کنم گاهی کمی گنگم

گاهی کمی گیجم

حس میکنم

از روزهای پیش قدری بیشتر

این روزها را دوست دارم

گاهی

-از تو چه پنهان-

با سنگ ها آواز می خوانم

و قدر بعضی لحظه ها را خوب می دانم

این روزها گاهی

از روز و ماه و سال ، از تقویم

از روزنامه بی خبر هستم

حس می کنم گاهی کمی کمتر

گاهی شدیداً بیشتر هستم

حتی اگر می شد بگویم

این روزها گاهی خدا را هم

یک جور دیگر می پرستم

ازجمله دیشب هم

دیگرتر از شب های بی رحمانه دیگر بود

من کاملاً تعطیل بودم

اول نشستم خوب

جوراب هایم را اتو کردم

تنها حدود هفت فرسخ در اتاقم راه رفتم

با کفش هایم گفت و گو کردم

و بعد از آن هم

رفتم تمام نامه ها را زیر و رو کردم

و سطر سطر نامه ها را

دنبال آن افسانه ی موهوم

دنبال آن مجهول گشتم

چیزی ندیدم

تنها یکی از نامه ها

بوی غریب و مبهمی می داد

انگار

از لا به لای کاغذ تا خورده ی نامه

بوی تمام یاس های آسمان

احساس می شد

دیشب دوباره

بی تاب در بین درختان تاب خوردم

از نردبان ابر ها تا آسمان رفتم

در آسمان گشتم

و جیب هایم را

از پاره های ابر پر کردم

جای شما خالی!

یک لقمه از حجم سفید ابر های ترد

یک پاره از مهتاب خوردم

دیشب پس از سی سال فهمیدم

که رنگ چشمانم کمی میشی است

و بر خلاف سال های پیش

رنگ بنفش و ارغوانی را

از رنگ آبی دوست تر دارم

دیشب برای اولین بار

دیدم که نام کوچکم دیگر

چندان بزرگ و هیبت آور نیست

این روزها دیگر

تعداد مو های سفیدم را نمی دانم

گاهی برای یادبود لحظه ای کوچک

یک روز کامل جشن می گیرم

گاهی

صد بار در یک روز می میرم

حتی

یک شاخه از محبوبه های شب

یک غنچه مریم هم برای مردنم کافی است

گاهی نگاهم در تمام روز

با عابران ناشناس شهر

احساس گنگ آشنایی می کند

گاهی دل بی دست و پا و سر به زیرم را

آهنگ یک موسیقی غمگین

هوایی می کند

اما

غیر از همین حس ها که گفتم

و غیر از این رفتار معمولی

و غیر از این حال و هوای ساده

حال و هوای دیگری در دل

ندارم

رفتار من عادی است!

 

 قیصر امین پور


jsmd6zz1nglijfwo0m2z.jpg

فقط از این نگرانم که تو تنها بشوی...

می توانی بروی قصه و رویا بشوی

راهی دورترین نقطه‌ی دنیا بشوی


ساده نگذشتم از این عشق، خودت می‌دانی

من زمینگیر شدم تا تو، مبادا بشوی


آی! مثل خوره این فکر عذابم می‌داد؛

چوب ما را بخوری، ورد زبان‌ها بشوی


من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم

من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی


دانه‌ی برفی و آنقدر ظریفی که فقط

باید از این طرف شیشه تماشا بشوی


گره‌ی عشق تو را هیچ کسی باز نکرد

تو خودت خواسته بودی که معما بشوی


در جهانی که پر از وامق و مجنون شده است

می‌توانی عذرا باشی، لیلا بشوی


می‌توانی فقط از زاویه ی یک لبخند

در دل سنگ‌ترین آدم‌ها جا بشوی


بعد از این، مرگ نفس‌های مرا می‌شمرد

فقط از این نگرانم که تو تنها بشوی...


مهدی فرج


9rlia1m4xl3sim9nsbhz.jpg

تو به من نزدیکی و خودت می دانی

کلبه ای می سازم
پشت تنهایی شب، زیراین سقف کبود
که به زیبایی پرواز کبوتر باشد
چهارچوبش از عشق، سقفش از عطر بهار
رنگ دیوار اتاقش از آب
پنجره ای از نور، پرده اش از گل یاس...

عکس لبخند تو را می کوبم
روی ایوان حیاط
تا که هرصبح اقاقی ها را با تو سرشار کنم
همه دلخوشیم بودن توست
و چراغ شب تنهای من، نور چشمان تو است
کاشکی در سبد احساسم، شاخه ای مریم بود
عطر آن را با عشق
توشه راه گل قاصدکی می کردم
که به تنهایی تو سر بزند

تو به من نزدیکی و خودت می دانی
شبنم یخ زده چشمانم در زمستان سکوت
گرمی دست تو را می طلبد...

tpvhcv08a23p6n5fegfp.jpg

خدا رو دوست دارم واسه این که تو رو بهم داده

خدا رو می خوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام

خدا رو می خوام نه واسه مشکل و حل غصه هام

خدا رو دوست دارم نه واسه ی جهنم و بهشت

خدا رو دوست دارم ولی نه واسه ی زیبا و زشت

خدا رو می خوام نه واسه خودم که باشم یا برم

خدا رو می خوام نه واسه روزای تلخ آخرم

خدا رو می خوام نه واسه سکه و سکوی و مقام


خدا رو می خوام که فقط تو رو نگه داره برام

خدا رو دوست دارم واسه اینکه تو رو بهم داده

خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن رو یادم داده

خدا رو دوست دارم چون عاشقا رو خیلی دوست داره

خدا رو دوست دارم چون عاشق رو تنها نمی زاره


خدا رو دوست دارم واسه اینکه حواسش با منه

خدا رو دوست دارم آخه همیشه لبخند می زنه

خدا رو دوست دارم واسه اینکه من و تو با همیم

خدا رو دوست دارم که می دونه ما عاشق همیم


                                                               دانلود 


2b93l5t1rkkwvfi0xsq.jpg

رهایت نمیکنم!



هرگز از رویاهایت دست نکش!
از نشــانه ها پیروی کنـــ

چه خوشبختی ِ نابی!



دلم از تمام ِ تو پر است
دستم از  تمام ِ تو پر است
چه خوشبختی ِ نابی!

عباس حسین نژاد


ترا دارم که، مرگم زندگانی است...

ترا من زهر شیرین خوانم ای عشــــق،
که نامی خوشتر از اینت ندانم.
وگر،هر لحظه، رنگی تازه گیری ،
به غیر از زهر شیرینت نخوانم.
تو زهری، زهر گرم سینه سوزی،
تو شیرینی، که شور هستی از تست.
شراب جام خورشیدی، که جان را
نشات از تو، غم از تو، مستی از تست.
به آسانی، مرا از من ربودی
درون کورۀ غم آزمودی
دلت آخر به سر گردانیم سوخت
نگاهم را به زیبائی گشودی
بسی گفتند: دل از عشق بر گیر!
که: نیرنگ است و افسون است وجادوست!
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهر است، اما نوش داروست!
چه غم دارم که این زهر تب آلود،
تنم را در جدائی می گدازد
از آن شادم که در هنگامه درد،
غمی شیرین دلم را می نوازد.
اگر مرگم به نامردی نگیرد:
مرا مهر تو در دل جاودانی است.
وگر عمرم به ناکامی سر آید ؛
ترا دارم که، مرگم زندگانی است...

ومن... در این سوی مرزها!

به رازهای آفرینش ایمان می آورم
قصه ی ما
داستان همان پروانه ای ست
که در آن سویِ سرزمین های ناشناخته ی عشق
پرواز میکند...
... مثلِ تو...
تو در ورایِ ماورای من
قدم میزنی
دستانت را تکان میدهی
نفس میکشی
ومن...
در این سوی مرزهای جدا مانده از تو
ویران میشوم!

سحرمحمدی

fnk1w5rmfk417m920oe9.jpg

هر جا باشم آخر... به تو بر می گردم

دوستی ساده ی ما غیر معمولی شد

نمی دونم اون روز تو وجودم چی شد!

نمی دونم چی شد که وجودم لرزید

دل من این حسو از تو زودتر فهمید


تو که باشی پیشم دیگه چی کم دارم؟

چه دلیلی داره از تو دس بردارم؟

بین ما کی بیشتر عاشقه من یا تو؟

هر چی شد از حالا همه چیزش با تو


دیگه دست من نیست بستگی داره به تو

بستگی داره که تو ، تا کجا دوسم داری

بستگی داره که تو ، تا چه روزی بتونی

عاشق من بمونی ، منو تنها نزاری


دست من نبود اگه اینجوری پیش اومد

می دونستم خوبی ولی نه تا این حد

انگاری صد ساله که تو رو می شناسم

واسه اینه انقد روی تو حساسم

من احساساتی به تو عادت کردم

هر جا باشم آخر به تو بر می گردم



دیگه دست من نیست بستگی داره به تو

بستگی داره که تو تا کجا دوسم داری

بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی

عاشق من بمونی ، منو تنها نزاری...


دانلود اهنگ دوستی ساده ما



gps3s95nm90ng81gfe.jpeg

 

تو آغاز یک حسّ و حال جدیدی

اگر یک دو سطر است، یا یک دو صفحه
تو مسئول فحوای این شعرهایی
اگر زشت و بدخط، اگر خوب و خوانا
تو داری مرا می‌نویسی.

مگر چیست سرمایه من؟
بجز حرف‌هایی که از تو
بجز لحظه‌هایی که با تو
بجز راه‌هایی که تا تو...

و هر روز حس می‌کنم رو به پایان خویشم
و از روز دیگر
تو آغاز یک حسّ و حال جدیدی.

زمین سردتر می‌شود – باغ انگور کمتر
و آدم به گرما و گرما به خورشید
و خورشید، مرهون پیراهن توست.

اگر سردم اینجا، اگر گرم و گیرا
تو مسئول تعبیر این فصل‌هایی.
مرا گرم بنویس
مرا از سر سطر...


سید علی میر افضلی


d4svmmsclcxvjm54ukir.jpg

تمام حسم به تو


"دلتنگی"


فقط یک اسم مستعار است

برای تمام حس هایی که

اسمشان را نمی دانیم

و هر کدامشان برای خود یک دلتنگی ند...



ui1sltw13nkzpmhyhrta.jpg

غوغایی در دلـــــ

وقتی کسی را دوست داشته باشی 

ناخودآگاه بی آنکه بخواهی میبینی که در دلت غوقاست!

غوقایی از دلتنگی, دلشوره ...

شیرین است دوست داشتن با همه احوالات!

وای به حال روزی که منع بشوی از عواقب دوست داشتن! 


4xummyauweoi6ae2iqw1.jpg

حضورت در لحظه!

هر روز بیشتر

در باور منی

در ذهن من

     نسیم تو هر لحظه حاضر است.

qd6uvdwnlt82v9wcm4c1.jpg

شوق پرواز هست اما قدرت پرواز نـــــه!


یکی در سینه ام فریاد می زند


پرواز کن!


بر تارک دیوار خواهی رسید 

و از آن سو همزادت را و عشقت را خواهی نگریست


هزاران حیف 

پر می زنم اما پرواز نه 


گویی دست صیادی پر های پرواز مرا بریده است 

شوق پرواز هست اما قدرت پرواز نه ...


h16ker1bkoelw7djuqm.jpg

فکــ نمیکردم عزیز دلت بشم عشق من

عاشقت شــدم 
عاشقت شـــــدم

فکــ نمیکردم عزیز دلت بشم عشق من
فکــــ نمیکردم بیای بمونی پیشم عشقه من
میمیرم وقتی که رو لب تو میاد اسمه من

دستمو بگیر توی دستتو
بزار خیره شم توی چشم مستتو
سرت و بزار روی شونهام
دستتو بکش روی گونهام
من تورو میخوام بیشتر از خودم
آره بدجوری عاشقت شدم

عاشقت شــدم 
عاشقت شـــــدم
i6blwe2s4gxfamba0rl.jpg

از آن روز که دربند توام آزادم



من از آن روز که دربند توام آزادم

پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم


همه غم‌های جهان هیچ اثر می‌نکند

در من از بس که به دیدار عزیزت شادم


خرم آن روز که جان می‌رود اندر طلبت

تا بیایند عزیزان به مبارک بادم


من که در هیچ مقامی نزدم خیمه انس

پیش تو رخت بیفکندم و دل بنهادم


دانی از دولت وصلت چه طلب دارم هیچ

یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم


به وفای تو کز آن روز که دلبند منی

دل نبستم به وفای کس و در نگشادم


تا خیال قد و بالای تو در فکر منست

گر خلایق همه سروند چو سرو آزادم


به سخن راست نیاید که چه شیرین سخنی

وین عجبتر که تو شیرینی و من فرهادم


دستگاهی نه که در پای تو ریزم چون خاک

حاصل آنست که چون طبل تهی پربادم


می‌نماید که جفای فلک از دامن من

دست کوته نکند تا نکند بنیادم


ظاهر آنست که با سابقه حکم ازل

جهد سودی نکند تن به قضا دردادم


ور تحمل نکنم جور زمان را چه کنم

داوری نیست که از وی بستاند دادم


دلم از صحبت شیراز به کلی بگرفت

وقت آنست که پرسی خبر از بغدادم


هیچ شک نیست که فریاد من آن جا برسد

عجب ار صاحب دیوان نرسد فریادم


سعدیا حب وطن گر چه حدیثیست صحیح

نتوان مرد به سختی که من این جا زادم


هرچی دارم مال تو!

سهم تو 
شوق دلم 
مستی من 
از نفس باور عشق 
در نوازشگری خاطره ات 

سهم من 
آمدن حس نیاز
این اسارتگر بستان وجود 
در پی جستن تصویر نهان 
از گهر هم نفسی

سهم تو 
 حس تلاطم 
غزل موج غرور 
سفر ابر ملالت زده 
در زمزمه بارش چشم 

سهم من 
رخوت هم فاز شدن 
با تپش اینه ات 
شعله لحظه دلباختنت
از نگه قاتل من 

سهم تو
 بو سه بر این 
مخمل گیسوی بلند 
رخ ز مستی زده 
تا پیچ و گذار کمرم 

سهم من 
لمس نگاهت 
گذر پیچک عشق 
دور این قامت من 
در پی تسخیر دلم 

سهم تو 
شعر تب غرق شدن 
آمدن فصل نیاز
مردن از سوختن و 
زنده شدن در شب  راز

ترانه جهانبخت

oywx1jwj6wipqbhgwqqe.jpg

مسافرتــــــــ

دوستت دارمممم 

با من پرواز کن تا اوج

با من بمانـــــ


jjrwm6dvwxlqgy5x5v0.jpg

دورم از تو . اما با تو . لحظه ها را زنده هستند

دورم از تو . اما با تو . لحظه ها را زنده هستند
بازهم از تو . پرم از تو . واسه تو رویای خستم

خوبه دیروز . با تو هر روز . از تو با خدا میخونم
توو خیالت . توی حالت . باز توی کما میمونم


تا وقتی کنارمی میدونم . تا وقتی بهارمی میتونم
دیگه طاقت دوریت ندارم . دیگه نمیتونم


دیگه نمیتونم دیگه نمیتونم 

غربت لحظه ی خسته راه 
خندهامو بسته کمر گیتار عشقم
زیر بار غم شکسته شکسته 
شب یلدام ساکت و سرد 
حسرت شب خالی از درد 
تا که دق نکرده رویا . تورو جون لحظه برگرد برگرد


تا وقتی کنارمی میدونم . تا وقتی بهارمی میتونم
دیگه طاقت دوریت ندارم . دیگه نمیتونم


دیگه نمیتونم

غمیـــــ شیرینـــــ...

دوستت دارم

و همین غمگین‌ترم می‌کند...


وقتی که نمی‌توانم چهارفصل جهان را

بر شانه‌های تو آواز بخوانم


وقتی که بادی

برگ‌هایت را از من می‌گیرد...

 

درخت بالابلند من!

باور کن این همه خواستن غمگین است

برای پرنده‌ای که از کوچی به کوچ دیگر پرواز می‌کند...

 

"مریم ملک‌دار"


re86z2qdj1uok362ziuf.jpg

خیلی حرفها گفتنی نیست...

به سوی تو، به شوق روی تو


به طرف کوی تو

سپیده دم آیم

مگر تو را جویم

بگو کجایی؟




نشان تو گه از زمین گاهی

ز آسمان جویم

ببین چه بی پروا

ره تو می پویم

بگو کجایی.....



کی رود رخ ماهت از نظرم

به غیر نامت کی نام دگر ببرم

اگر تو را جویم

حدیث دل گویم

بگو کجایی؟



به دست تو دادم

دل پریشانم

دگر چه خواهی

فتاده ام از پا

بگو که از جانم

دگر چه خواهی



یکدم از خیال من

نمی روی ای غزال من

دگر چه پرسی ز حال من



تا هستم من

اسیر کوی توام

به آرزوی توام

اگر تو را جویم

حدیث دل گویم

بگو کجایی؟



به دست تو دادم

دل پریشانم

دگر چه خواهی

فتاده ام از پا

بگو که از جانم

دگر چه خواهی


برای دانلود کلیک کنید


73hw8oduqsycbbu7qzq.jpg


rs4wh7jv4mhy1hsj15j9.jpg