خیـــلی دور ... خیـــلی نزدیک

بنام خدایی که برای قلب دوست و برای اثبات دوستی اشک را آفرید...

خیـــلی دور ... خیـــلی نزدیک

بنام خدایی که برای قلب دوست و برای اثبات دوستی اشک را آفرید...

مثل ابر بهار درکم کن


یه دفعه از چه فصلی سبز شدی 
که تو احساس من قدم بزنی 

یه خیابون شدم که گهگاهی 
یه کمی واسه من قدم بزنی 

یه خیابون شدم که خستگی ها
کز کنم توی موج دامن تو 
اگه دستم نمیرسه به خودت
مست شم  از عبور کردن تو 

مثل پس کوچه های پاییزم
ریه هام خش خشن ،پر از برگن
سن و سالی نداره رابطمون
اکثر عاشق ها جوون مرگن

اون قدر راه رفتی روی تنم
تا به راه رفتنت دچار شدم

یه خیابون خلوت عاشق
فکر کردم که لاله زار شدم

سنگ فرش هام حریص بارونن
مثل ابر بهار درکم کن

باشه روزی یه بار رد شو ازم
باشه روزی یه بار ترکم کن 

مثل پس کوچه های پاییزم
ریه هام خش خشن پر از برگن
سن و سالی نداره رابطمون
اکثر عاشق ها جوون مرگن


j28987d00ktfyf8gz8ti.jpg

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد